کد مطلب:173277 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:142

توجه به آبرو و شخصیت افراد
امام حسین علیه السلام در یاری رسانی به درماندگان و بی پناهان، برای آبرو و حیثیت آنان اهمیت زیادی قائل بود؛ آن چنان كه در بخشش ها وامدادهای خویش این نكته را همیشه مد نظر داشت كه مبادا عزت نفس و شخصیت نیازمند، خدشه دار شود!

روزی مردی بینوا كه در اثر فشار زندگی از همه جا دستش كوتاه شده و با امید رسیدن به نوایی به مدینه آمده بود، از كریم ترین و سخی ترین فرد آن شهر سؤال كرد. به او گفتند: حسین بن علی علیه السلام سخی ترین انسان در این جاست.

او در جست و جوی آن حضرت به مسجد رفت و آن بزرگوار را در حال نماز یافت.

آن گاه با ابیاتی چند خواسته اش را مطرح نمود:

ناامید و مأیوس نمی شود كسی كه به تو امید بسته و درب خانه ات را بكوبد.

تو بخشنده ای و تو مورد اعتماد هستی و پدرت نابود كننده ی افراد فاسق و تبهكار بود.

اگر هدایت ها و زحمات شما خاندان رسالت نبود، عذاب جهنم همه ما را فرا می گرفت. [1] .




امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن سخنان وی رو به قنبر كرده، فرمود:

آیا از مال حجاز، چیزی به جای مانده است؟

قنبر گفت: بلی، چهار هزار دینار داریم.

امام فرمود: قنبر! آن ها را حاضر كن كه این شخص در مصرف آن ها ما سزاوارتر و نیازمندتر است.

سپس به منزل رفته و ردای خود را كه بردی (یمانی) بود، از تن درآورده و دینارها را در آن پیچیده، به خاطر شرم و حیا از اعرابی، از لای در به آن مرد نیازمند داد و اشعار او را نیز با ابیاتی زیبا و در همان وزن پاسخ گفت:

این ها را بگیر؛ من از تو عذر می خواهم و بدان كه من به تو علاقمند و مهربان هستم.

اگر امروز قدرت و حكومتی دست ما بود، آسمان جود و رحمت ما بر تو ریزش می كرد.

ولی حوادث روزگار در حال دگرگونی است (بدین جهت تنگدست شده) و بخشش ما اندك شده است. [2] .



مرد عرب آن هدیه ها را گرفته و گریست.

امام حسین علیه السلام فرمود:

آیا عطای ما را كم شمردی؟ گفت: نه، هرگز! بلكه به این می اندیشم كه این دستان پر مهر و با سخاوت چگونه در زیر خاك پنهان خواهد شد! [3] .


[1]



لم يخب الآن من رجاك و من

حرك من دون بابك الحلقة



انت جواد و انت معتمد

ابوك قد كان قاتل الفسقة



لولا الذي كان من اوائلكم

كانت علينا الجهيم منطبقة.

[2]



خذها فاني اليك معتذر

و اعلم باني عليك ذو شفقة



لو كان في سيرنا الغداة عصا

امست سمانا عليك مندفقة



لكن ريب الزمان ذو غير

والكف مني قليلة النفقة.

[3] بحارالأنوار، ج 44، ص 190.